محمد مصطفی‌نیا: دشمنان به پیامبر خدا(ص) طعنه می‌زدند که پسر ندارد و با فرهنگ جاهلیتی خود گمان می‌کردند با وفات پیامبر، نسلش از میان می‌رود و راه و آیین او، هیچ ادامه‌ای‌ نخواهد داشت.

   اما خدا به پیامبرش وعده متفاوتی ‌داده بود. خداوند به او وعده خیر بسیار و نسل پایدار داده بود. البته دشمنان که بی‌پسر بودن پیامبرص را می‌دیدند، این وعده را درک نمی‌کردند. شاید بسیاری از دوستان هم که در فرهنگ قبلی ‌بزرگ شده بودند، معنای‌وعده را درست درنمی‌یافتند.

   خدا وعده خیر بسیار به حضرت محمدص داده بود و تو که آمدی، چشم و دل پیغمبر هم روشن شد. تحقق وعده الهی شروع شده بود. با تولد تو و برادرت، پیامبر خداص پاسخش را از خدا گرفته بود. با تولد تو و برادرت، نسل پیامبر اکرمص ماندگار شده بود. با تولد تو و برادرت، تداوم وادامه راه و آیین حضرت محمدص تضمین پیدا کرده بود. حالا کم‌کم می‌شد معنای‌وعده خدا را درک کرد.

   * * *

   آمدنت انگار، زمان و آداب خاص خودش را می‌طلبد. تو بخشی از وجود پیامبرص خدا هستی و آمدنت، بودنت، ادامه بودن پیامبرص است.

   تو درست، در نیمه ماه مهمانی خدا به دنیا می‌آیی. تا جایی که می‌دانیم، هیچ یک از بزرگان دین خدا، در این ماه به دنیا نیامده‌اند. انگار خدا این ماه را برای تولد تو گذاشته است. تو تنها مهمان ویژه ماه مهمانی خدایی.تو مهمان ویژه ماه مهمانی خدایی و پیامبر خداص بخشی از وجود خودش را در وجود تو می بیند؛ بخشی از وجود خودش را به تو می‌بخشد.
پیامبرخداص خودش کارهای خاص تو را برعهده می‌گیرد. اول از همه، باید نامی برای تو انتخاب کند. نامی به زیبایی خودت سراغ دارد. نامی که مثل نام خودش، قبل از تو چندان شناخته شده نیست. نامی که قبل از تو بر سر زبان‌ها نیفتاده و خاص توست. نامی که با تو شناخته می‌شود و همه جا تو را به یاد می‌آورد.

   تو مهمان ویژه پیامبری. تو پسر بزرگ و ادامه وجود اویی. تو شبیه‌ترین فرد به رسول خدایی. او تو را چنان دوست دارد که وقتی دارد نماز می‌خواند و تو می‌روی روی دوشش بازی می‌کنی، نمازش را طول می‌دهد تا بازی تو را به هم نزند. پس خودش باز هم کارهای خاص تو را ادامه می‌دهد؛ در گوش راست تو اذان و در گوش چپ اقامه می‌خواند. به نشانه سپاسگزاری از خدابه خاطر تولد تو، قربانی می‌کند و گوشت قربانی را میان نیازمندان تقسیم می‌کند. موی سر تو را می‌تراشد و هم وزن آن نقره به فقرا می‌بخشد.

   تو مهمان ویژه پیامبرص در ماه مهمانی خدایی و انگار از همان اول می‌خواهد ویژه بودن تو را نشان بدهد؛ می‌خواهد همه ببینند که چه‌قدر تو را دوست دارد؛ می‌خواهد همه بشنوند که دوست داشتن تو را نشانه دوست داشتن خودش می‌داند.

   با این همه، تو فرزند پیامبری، درست؛ ولی رسول خداص تو را فقط به عنوان فرزند خودش نمی‌شناسد، تو را برای آینده آیینی که آورده هم می‌خواهد؛ تو را به خاطر ادامه راهی که خودش آغاز کرده هم دوست دارد. او می‌داند که خدا تو را شبیه او، تو را با پاره‌ای از وجود او آفریده تا راه او ناتمام نماند؛ به همین خاطر بخشی از خودش را در تو می‌بیند. بخشی از خودش را به تو می‌بخشد. این را آشکارا هم بر زبان می‌آورد و می‌گوید که زیبایی و بزرگی و هیبت خودش را برای تو به ارث می‌گذارد.

   حالا داریم به تولد تو نزدیک می‌شویم، تولد تو، تولد زیبایی و جود و بخشش هم هست. تولد تو، تولد شکیبایی و بزرگ‌منشی و گذشت هم هست. تولد تو، هم‌زمان تولد آرامش و علم و مظلومیت هم هست. راستی حالا تولدت را به که تبریک بگوییم؟ به تو تبریک بگوییم که هم‌چنان زیبایی و گذشت می‌پراکنی، یا به خودمان که می‌توانیم از نعمت داشتن امامی مثل تو لذت ببریم و یاد بگیریم یا به زیبایی و گذشت و علم و صبر تبریک بگوییم که هریک با تو جلوه‌ای متفاوت و پراهمیت در زندگی یافته‌اند؟ فکر می‌کنم تولدت بر زندگی مبارک باد.

کد خبر 62806

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز